کد مطلب:48222
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:6
چرا در قرآن يكبار كلمه شيطان و يكبار كلمه ابليس به كار رفته است؟
در متون اسلامي دو عنوان ابليس و شيطان فراوان به كار رفته است.
ابليس اسم خاص و همان است كه با امر خداوند بر سجده بر حضرت آدمغ مخالفت نمود و از سجده بر حضرت آدم امتناع ورزيد. با اين كه 6 هزار سال خدا را عبادت كرده بود، به جهت تكبّر ورزيدن در برابر خداوند متعال، از درگاه الهي رانده شد.(ر.ك: نهجالبلاغه، تحقيق صبحي صالح، خطبه 193، خطبه قاصعه.)
سپس از خداوند خواست تا به او تا روز قيامت مهلت داده، او را زنده بدارد. خداوند متعال به او فرمود: تو تا روز معلوم از مهلت داده شدگاني هستي. ابليس، به عزّت الهي سوگند ياد كرد كه همة بندگان را ـ به جز مخلَصين ـ گمراه خواهم كرد.(حجر، 38 ـ 40) گرچه او اين سخن را از روي گمان و تخمين گفت; ولي اين گمان سرانجام به واقعيت پيوست و مگر اندكي از مؤمنان، از ابليس پيروي كردند (سبأ، 20).(ر.ك: تفسير نمونه، آيتالله مكارم شيرازي و ديگران، ج 18، ص 72، دارالكتب الاسلامية.)
بنابراين ابليس كه نام ديگر او عزازيل است، هم اكنون زنده و از جنّ هم ميباشد. در اين مورد قرآنكريم ميفرمايد: فَسَجَدُوَّا إِلآَّإِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ;(كهف،50) همگي سجده كردند جز ابليس كه از جنّ بود.
شيطان اسم عام و به معناي هر موجود شرور است كه شرارت در او ملكه شده باشد. ابليس يكي از مصاديق كامل شيطان است و سر سلسلة شياطين است.
شياطين انسي و جنّي داريم (شياطين از جنس انسان واز جنس جنّ) در اين مورد قرآنكريم ميفرمايد: وَكَذَ َلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَـَطِينَ الاْ ?ًِنسِ وَالْجِنِّ; (انعام، 112) اين چنين در برابر هر پيامبري، دشمني از شياطين انس و جنّ قرار داديم.
نفس امّاره يكي از وسوسهگرها است كه به آن شيطان دروني گفته ميشود. ابليس از راههاي گوناگوني انسان را وسوسه و گمراه ميكند، يكي از آنها از طريق نفسامّاره است واز راه وعده به فقر، امر به فحشأ و كار ناشايست، ترساندن، به فراموشي انداختن ياد خدا و... آدميرا به انحراف و گمراهي ميكشاند.(بقره، 268 ; آلعمران، 175 ; نور، 21 ; انعام، 68.)
ابليس نه تنها خودش به اغواگري آدميو گمراه كردن او ميپردازد، بلكه لشكرياني دارد كه آنها نيز در گمراهي و اغواگري آدمي نقش آفرين هستند.(اعراف، 27)
با اين كه شيطان در گمراه كردن آدمي مصمّم و مصّر است و از پيشرو، پشتسر، راست و چپ نزد آدميميآيد تا او را گمراه كند (اعراف، 17) امّا هيچگاه آدمي مجبور نيست و از او سلب اختيار نميشود.
آدمي اگر با تقوا باشد ميتواند راه را از چاه تشخيص دهد يَـََّأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوَّا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا (انفال،29) و با ياد خدا، بينا شود و از وسوسههاي شيطان رها گردد. إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَوْا إِذَا مَسَّهُمْ طَـََّئِفٌ مِّنَ الشَّيْطَـَنِ تَذَكَّرُوا فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ(اعراف،201)(ر.ك: معارف قرآن، آيتاللّه مصباح يزدي، ص 297 ـ 317، مؤسسه در راه حق.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.